♥ دنیای رمانتیک ♥ ـ تقدیم به کسی که دوسش دارم...

از من به تو نصیحت

خاص ترین مخاطب دنیا ......

 از من به من نصیحت
اونیکه یک بار تنهات گذاشته بازم تنهات میزاره
اونیکه یک بار بهت خیانت کرده بازم خیانت می کنه
اونیکه یک بار رفیق نیمه راه شده بازم وسط راه رهات می کنه
اونیکه رفته دیگه رفته . درو به روش ببند و نزار با زندگیت بازی کنه
دیگه هیچ وقت بهش اعتماد نکن
هیچ وقت`

 

 

 کاش میدانستم چه کسی این سرنوشت را برایم بافته
آنوقت به او میگفتم یقه را آنقدر تنگ بافته ای
که بغضهایم را نمیتوانم فرو بدهم !!!

 

کاشکی خدا به هیچکی غم نده
که بعدش بخواد بهش صبر بده...
الهی آمین...........

[ پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:از من به تو نصیحت,مطالب عاشقانه, ] [ 7 PM ] [ مسعود ] [ ]


اگر بـاران نبارد

اگر بـاران  نبارد باغبان دلگیر خواهد شد

و فرصت های فروردین نصیب تیر خواهد شد

اگر بـاران نبارد برکه ی احساس می خشکد

و هم نیلوفر مرداب غافلگیر خواهد شد

اگر بـاران نبارد کفتر سهراب میمیرد

و کفتر باز آیا راغب شبگیر خواهد شد

اگر بـاران  نبارد " باز بـاران  با ترانه -

با گهر های فراوان " از چه رو تحریر خواهد شد

اگر بـاران نبارد شاخه ی نرگس نمی داند

که گلدان وامدار پنجره تعبیر خواهد شد

اگر بــاران  نبارد واژه بـاران چه خواهد شد

و آیا رنگ شعری باز سبز سیر خواهد شد

اگر بـاران نبارد تکنواز رود می داند

که در این باره با سیلاب ها در گیر خواهد شد

اگر بـاران نبارد کوزه ی خالی سر چشمه

وبال گردن تفتیده گان تفسیر خواهد شد

اگر بـاران نبارد در شب شعر شقایق ها

قصیده با غرور چشم ها در گیر خواهد شد...


ساحلم به نام توست ...

 

 

دل من در سبدی عشق به نيل تو سپرد


نگهش دار به  موسي شدنش مي ارزد


احساس من

 

برگ تنها

 

    شیشه نازک احساس مرا دست نزن

 

      چندشم می شود از لکه انگشت دروغ!

 

         آن که می گفت...

 

             که احساس مرا می فهمد

 

                 کو کجاست؟!

 

                  که احساس مرا مفت فروخت...!!!

[ سه شنبه 27 تير 1391برچسب:احساس من,مطالب عاشقانه,مطالب داغ و جيز,وبلاگ عاشقانه, ] [ 11 AM ] [ مسعود ] [ ]


گردوی کوچک!

 


 

... برهنه ات می کنند تا راحت تر شکسته شوی

 

            نترس گردوی کوچک !!

 

                 آنچه سیاه می شود روی تو نیست

 

                                   دست آنهاست...

 

                                          ** دنياي رمانتيك **

[ سه شنبه 27 تير 1391برچسب:گردوی کوچک,وبلاگ عاشقانه,مطالب عاشقانه,مطالب داغ و جيز, ] [ 11 AM ] [ مسعود ] [ ]


مسافر

اي مسافر !
اي جدا ناشدني !

گامت را آرام تر بردار ! از برم آرام تر بگذر !

تا به کام دل ببينمت...

بگذار از اشک سرخ گذرگاهت را چراغان کنم...

آه ! که نميداني ... سفرت روح مرا به دو نيم مي کند ...

و شگفتا که زيستن با نيمي از روح تن را مي فرسايد ...

بگذار بدرقه کنم واپسين لبخندت را و آخرين نگاه فريبنده ات را...

مسافر من ! آنگاه که مي روي کمي هم واپس نگر باش...

با من سخني بگو مگذار يکباره از پا در افتم ...

فراق صاعقه وار را بر نمي تابم ...

جدايي را لحظه لحظه به من بياموز...

آرام تر بگذر ...

وداع طوفان مي آفريند... آیا فرياد رعد را در طوفان وداع نمي شنوي ؟!

باران هنگام طوفان را که مي بيني ! آري باران اشک بي طاقتم را که مي نگري ...

من چه کنم ؟ تو پرواز مي کني و من پايم به زمين بسته است ...

اي پرنده ! دست خدا به همراهت ...

اما نمي داني ... نمي داني که بي تو به جاي خون اشک در رگهايم جاريست ...

از خود تهي شده ام ... نمي دانم تا باز گردي مرا خواهي ديد ؟؟؟

[ سه شنبه 27 تير 1391برچسب:مسافر,عشق,مطالب عاشقانه,مطالب داغ و جيز, ] [ 11 AM ] [ مسعود ] [ ]


تنها

هستی من یه قلب ساده

که برگ توی دست باده

نداره از خودش اراده

ای خدا

دلم تنگه نه نمیتونه

نمیخواد دیگه تنها بمونه

آغوش خالیم رو

عشق خیالیم رو

کی میفهمه

کی میدونه

نیمه ی جونم هرکی که باشه پای عشقش میمیرم

نیمه ی جونم گم شده اینجا تک وتنها دلگیرم

واسم بخون قصه عشقی که ندیده حس میشه

نیمه تو جا موندی کجا که هنوزم اسیرم

هرکی برای چند صباحی

که شد رفیق نیمه راهی

نشد پابند یه نگاهی

ای خدا

منو تنهایی خونه

دوتا چشمایی که نگرونه

پاییز بی بهارو

بغض بی اختیارو

کی میفهمه کی میدونه

نیمه ی جونم هرکی که باشه پای عشقش میمیرم

نیمه ی جونم گم شده اینجا تک وتنها دلگیرم

واسم بخون قصه عشقی که ندیده حس میشه

نیمه تو جا موندی کجا که هنوزم اسیرم

[ سه شنبه 27 تير 1391برچسب:مطالب عاشقانه,مطالب غمگين,تنهايي,مطلب عاشقانه و غم گين, ] [ 9 AM ] [ مسعود ] [ ]


گاهی باید بروی...

 

ماندن همیشه خوب نیست...

رفتن هم همیشه بد نیست...


گاهی رفتن بهتر است.گاهی باید رفت...

باید رفت تا بعضی چیز ها بماند...


. . .اگر نروی هر انچه ماندنیست خواهد رفت...

اگر بروی شاید با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند...

گاهی باید رفت و بعضی چیزها که بردنی ست با خود برد...

مثل یاد،مثل خاطره ،مثل غرور...

و انچه ماندنیست را جا گذاشت،مثل یاد،مثل خاطره،مثل لبخند...

رفتنت ماندنی می شود وقتی که باید بروی،بروی...

و ماندنت رفتنی میشود وقتی که نباید بمانی،بمانی

[ سه شنبه 27 تير 1391برچسب:مطالب عاشقانه,مطالب غمگين,مطالب عاشقانه و غمگين, ] [ 9 AM ] [ مسعود ] [ ]


((تقدیم به تو))

باران

تقدیم به تو که یادت در دل تنگم همیشه جاریست

ماه من امشب دوباره نیومده به آسمونم

چقدر به انتظارش سر قصه ها بخونم

تو تمام زندگیم من فقط اینو یاد گرفتم:

تا ابد ترانه  ساز لحن خنده هاش بمونم

تو رو از دلم گرفتن نمی تونستن ببینن

من به عشقت سایه ها رو از دل شب می رونم

می دونم خیلی بزرگی خیلی خوبی مثل بارون

جای تو همیشه اینجاست توی قلب من می دونم رفتی خیلی ناگهانی برای همیشه

اما یادی از دلم نرفته مرد خوب مهربونم

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:((تقدیم به تو)),مطالب عاشقانه,وبلاگ عاشقانه, ] [ 11 AM ] [ مسعود ] [ ]


جمله بسیار زیبای دوستت دارم به 24 زبان مختلف دنیا!

 

1- افغانی ……….……..صدقه تو شونوم!………….!Sadghe to shonom

2- انگلیسی …………….……..آی لاو یو!……………………!I love you

3- ایتالیایی …………………………تی آمو!……………………..!Ti amo

4- اسپانیایی ………………….ته کویرو !………………………!Te quiro

5- آلمانی ………….…….ایش لیبه دیش!………………!Isch liebe dich

6- آلبانی ………….……………..ته دوه!…….………………….!Te dua

7- ترکی …….…………..سنی سویوروم!……………..!Seni seviyurom

8- پرتغالی ….…………….…….او ته آمو!………………….!Eu te amo

9- چینی ……….……………..وو آی نی!………………………!Wo ai ni

10- چکی ……..……….………میلوجی ته!…………………….!Miluji te

11- روسی ………………یا تبیا لیوبلیو!………………!Ya tebya liub liu

12- ژاپنی ……….…………آیشیتریو !…………….…………!Aishiteru

13- سویدی ….………یاگ السکار دای!……..………….!Yag Elskar dai

14- صربستانی …..……………….ولیم ته!……………………!Volim te

15- عربی ……..…………..انا بحیبک!…….………….!Ana Behibbek

16- فارسی..….…….….دوست دارم!……………….…..!Dooset daram

17- فرانسوی ……..……….ژ ت آیمه!…………………….….!Je t aime

18- فیلیپینی ….….………..ماهال کیتا!……………………..!Mahal kita

19- کره ای …………..سارانگ هیو!…………………….!Sarang heyo

20- لهستانی ….…………کوهام چو!……………………!Koham chew

21- مجارستانی..…………..سرتلک!…. ……………………..!Szeretlek

22- ویتنامی …….……….آن یه و ام!……………………..!An ye u em

23- یونانی ……..………….سغه پو!………………………!Sagha paw

24- یوگسلاوی ……………….یا ته وولیم!…………………….!Ya te vol


راه های تشخیص نشانه های عشق حقیقی



در رمان نویسی، نشانه های عشق واقعی به سمت ملودرام گرایش دارد. تپش قلب، بی خوابی، بی اشتهایی، به حرکت درآمدن پرده ها و آتش بازی. اما اگر چنین چیزهایی را حس کردید، آنقدر که اسیر هوس شده اید، عاشق نشده اید. اگر هوس را کنار بگذاریم، نشانه هایی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم، نشانه های انکارناپذیر از عشق حقیقی - و سلامت احساسی - هستند.

به راحتی علت اینکه نمی خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید را توضیح می دهید
باوجود اینهمه بیماری های مختلف دیگر هر روز با یکی بودن به اندازه گذشته جذابیت ندارد. مسئله تمایل به تک پر بودن نیست مسئله حرف زدن درمورد آن است. تعداد زیادی از زن ها و مردها تک همسری هستند و احساس می کنند که تمایلشان برای چشم پوشی از بقیه به همسرشان قدرت بیشتری می دهد. اما وقتی دوست داشته باشید که این حس و تمایل خودتان را توضیح دهید نه تنها عاشق هستید بلکه فردی منطقی و فهمیده نیز به نظر خواهید رسید.

دفترچه خاطرات گذشته تان را دفن می کنید.
“من دفترچه خاطراتم را دفن کرده ام!” این جمله نه تنها تک پر بودن فرد بلکه برنامه داشتن برای آن را نشان می دهد مخصوصاً وقتی می گویید که هیچکس از آشنایانتان به پای معشوق فعلیتان نمی رسد. تمایل شما برای خلاص شدن از آن، نشان از این واقعیت دارد. همچنین نشانه این است که دیگر هیچ تمایلی برای دیدن عشق های قبلیتان ندارید و این یعنی در این رابطه دیگر میلی به برگشت وجود ندارد و فقط می خواهید به جلو بروید.

شاید با خودتان فکر کنید که منصفانه نیست که دفترچه خاطرات را در شومینه بیندازید و بسوزانید، به همین دلیل اطلاعاتتان را روی لپ تاپ شخصیتان که دست هیچکس به آن نمی رسد ذخیره می کنید. تعهد، تعهد است. اگر تظاهر کنید که دفترچه خاطراتتان را دور ریخته اید یعنی تظاهر به متعهد بودن می کنید. پس بزرگ شوید: اگر به اندازه کافی بزرگ شده اید که کسی که دوستش دارید شما را جدی بگیرد، پس یعنی به اندازه کافی هم بزرگ شده اید که خودتان خودتان را جدی بگیرید. در روابط متعهد دیگر جایی برای دوز و کلک نیست.

جایی می روید که از آن متنفر هستید.
اینکه دلتان بخواهد که با عشقتان جایی بروید که به شدت از آنجا متنفر هستید و اصلاً هم به خاطر آن ناراحت نشوید یکی از نشانه های خوب عاشق شدن است.

وقتی تازه شروع به قرار گذاشتن کرده بودید وسوسه می شدید که این رابطه را بر هم بزنید. در مرحله بعدی رابطه برای خودتان می ایستید و کارهایی که دوست ندارید را به هیچ وجه انجام نمی دهید. این فرایند کاملاً لازم است چون اگر قرار است یک عشق واقعی وجود داشته باشد باید بر مبنای اینکه خود واقعیتان کیست بنا شود نه کسی که طرفتان دوست دارد باشید. اما وقتی در آخر به عشق می رسید نیاز به اثبات مداوم خودتان با تاثیرات معشوقتان نرم تر می شود و این حس بخشش به خاطر عشقتان سخاوتتان را جبران می کند.

لازم نیست خوب حواستان به همه چیز باشد تا همه چیز ۵۰-۵۰ باشد. اما وقتی حس کنید که عدالت و مساوات و احترام بینتان وجود دارد آنوقت برای انجام کاری که از آن متنفرید اما طرفتان به آن علاقه دارد تمایل بیشتری پیدا می کنید. به عبارت دیگر، آن فرد از آن کار یا اتفاق مهمتر می شود.

اگر ولخرج باشید صرفه جوتر و اگر خسیس باشید دست و دلبازتر می شوید
مسئله پول نیست بلکه میل به امتحان کردن اعتقادات اصلی  به خاطر ارزش گذاشتن به فردی دیگر و دیدگاه و نظرات اوست. هر رابطه خوبی ما را تغییر می دهد. اگر با عشقتان بودن باعث می شود یک بخش اصلی از خودتان را تغییر دهید فقط نشانه عشق نیست، بلکه نشاندهنده احترام و میل به یادگرفتن از همدیگر است. این یعنی رابطه تان اینقدر امن هست که بخواهید در آن دست به امتحان کردن کاری جدید بزنید.

ریا و دورویی را فراموش کنید. باید اینقدر جرات، قدرت و انرژی داشته باشید تا سیستم اعتقادی خودتان را چه سیاست، سقط جنین، غذای چینی، مسافرت، بچه دار شدن، باغبانی، پول یا هر عقیده دیگری به چالش بکشید.

هیچ کاری نکردن اما با هم بودن فوق العاده به نظر می رسد
در مراحل اول رابطه عطش عمیقی برای شناختن همدیگر وجود دارد اما این دوران کمی ترسناک هم به نظر می رسد چون ممکن است طرف مقابل کسی نباشد که شما فکر می کردید یا بدتر از آن، شما آن کسی نباشید که طرف مقابلتان می خواسته است. بااینکه در ابتدای رابطه هیچ چیز قطعی نیست اما شما فکر می کنید که اینطور است به همین خاطر دوست دارید همیشه با هم باشید و کاری انجام دهید، چه در ملاء عام چه محرمانه.
 
در این دوران همیشه دنبال جایی هستید که با هم بروید و کاری که با هم انجام دهید. اگر زن و شوهری هستید که به رابطه جنسی علاقه دارید، کارهایی که می کنید هم پیرامون این رابطه خواهد و بقیه کارها اهمیت زیادی نخواهد داشت. اما وقتی آن عطش جنسی اولیه فروکش کرد دوست دارید پز همدیگر را به بقیه بدهید چون حس می کنید که خوب با هم جور شده اید و به آن افتخار می کنید.

وقتی حس کنید که هیچ کاری نکردن اما با هم بودن هم می تواند لذت بخش باشد یعنی عاشق شده اید چون مراحل قبلی که مرحله ترس، رابطه جنسی و پز دادن است را پشت سر گذاشته اید. حالا رابطه فقط به شما دو نفر منحصر می شود نه آدم ها یا کارهای دیگر. درواقع بااینکه در زندگی طبیعی همدیگر وارد شده اید اما با هم بودن برایتان فوق العاده ترین چیزی است که می توانید فکر انجامش را بکنید.

حاضرید خودتان بودن را به خطر بیندازید
خودتان بودن مهمترین مسئله ممکن است. بقیه مواردی که در این مقاله ذکر کردیم همه مستلزم این است که خودتان باشید اما وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید دوست دارید بداند که شما که هستید و شما را برای آنچه که هستید دوست بدارد نه آنچه که تظاهر می کنید هستید. وقتی در یک رابطه عاشقانه واقعی باشید می توانید صادق و رک و راست باشید و از فرصت ها استفاده کنید.

بخش نیرنگ آمیز عاشق بودن این است که می تواند شما را ترغیب کند خودتان باشید. شما دوست دارید کسی که قرار است شریک زندگیتان شود همیشه خوشحال و خوشبخت باشد و تنها راه آن این است که خودِ واقعیتان باشید. مطمئناً الان که او را اینقدر دوست دارید دلتان نمی خواهد با دروغ با او زندگی کنید اما باید مراقب باشید که به چه اعتراف می کنید. یادتان باشد که بین صداقت و دورویی سکوت است. اگر اینقدر بزرگ شده اید که عاشق شوید، پس اینقدر عاشق شده اید که بفهمید بعضی وقت ها باید ساکت باشید.



نظر يادتون نره...
[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:راه های تشخیص نشانه های عشق حقیقی,عشق,وبلاگ عاشقانه,مطالب عاشقانه, ] [ 11 AM ] [ مسعود ] [ ]


وقتی کسی را دوست دارید

وقتی کسی را دوست دارید ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود .

وقتی کسی را دوست دارید ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید .

وقتی کسی را دوست دارید ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید .

وقتی کسی را دوست دارید ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید .

وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است .

وقتی کسی را دوست دارید ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیا ست

وقتی کسی را دوست دارید ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است .

وقتی کسی را دوست دارید ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید .

وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید .

وقتی کسی را دوست دارید ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید .

وقتی کسی را دوست دارید ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید .

وقتی کسی را دوست دارید ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید .

وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید .

وقتی کسی را دوست دارید ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید .

وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد .

وقتی کسی را دوست دارید ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید .

وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند .

وقتی کسی را دوست دارید ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد .

وقتی کسی را دوست دارید ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید .

وقتی کسی را دوست دارید ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید .

وقتی کسی را دوست دارید ، واژه تنهایی برایتان بی معناست .

وقتی کسی را دوست دارید ، آرزوهایتان آرزوهای اوست .

وقتی کسی را دوست دارید ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید .

وقتی کسی را دوست دارید ، این طور نیست ؟
[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:وقتی کسی را دوست دارید,وبلاگ عاشقانه,مطالب عاشقانه,عكس هاي عاشقانه, ] [ 11 AM ] [ مسعود ] [ ]


اینم یک داستان دیگه که ارزش خوندن داره از دستش ندین

 

 

شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظرشدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخ...ترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده.

لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه میکنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که  میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه :

سلام عزیزم. دارم برات نامه می نویسم. آخرین نامه ی زندگیمو. آخه اینجا آخر خط زندگیمه. کاش منو تو لباس عروسی می دیدی. مگه نه اینکه همیشه آرزوت همین بود؟! علی جان دارم میرم. دارم میرم که بدونی تا آخرش رو حرفام ایستادم. می بینی علی بازم تونستم باهات حرف بزنم.
دیدی بهت گفتم باز هم با هم حرف می زنیم. ولی کاش منم حرفای تو را می شنیدم. دارم میرم چون قسم خوردم ، تو هم خوردی، یادته؟! گفتم یا تو یا مرگ، تو هم گفتی ، یادته؟! علی تو اینجا نیستی، من تو لباس عروسم ولی تو کجایی؟! داماد قلبم تویی، چرا کنارم نمیای؟! کاش بودی می دیدی مریمت چطوری داره لباس عروسیشو با خون رگش رنگ می کنه. کاش بودی و می دیدی مریمت تا آخرش رو حرفاش موند. علی مریمت داره میره که بهت ثابت کنه دوستت داشت. حالا که چشمام دارند سیاهی میرند، حالا که همه بدنم داره می لرزه ، همه زندگیم مثل یه سریال از جلوی چشمام میگذره. روزی که نگاهم تو نگاهت گره خورد، یادته؟! روزی که دلامون لرزید، یادته؟! روزای خوب عاشقیمون، یادته؟! نقشه های آیندمون، یادته؟! علی من یادمه، یادمه چطور بزرگترهامون، همونهایی که همه زندگیشون بودیم پا روی قلب هردومون گذاشتند. یادمه روزی که بابات از خونه پرتت کرد بیرون که اگه دوستش داری تنها برو سراغش.


یادمه روزی که بابام خوابوند زیر گوشت که دیگه حق نداری اسمشو بیاری. یادته اون روز چقدر گریه کردم، تو اشکامو پاک کردی و گفتی گریه می کنی چشمات قشنگتر می شه! می گفتی که من بخندم. علی حالا بیا ببین چشمام به اندازه کافی قشنگ شده یا بازم گریه کنم. هنوز یادمه روزی که بابات فرستادت شهر غریب که چشمات تو چشمای من نیافته ولی نمی دونست عشق تو ، تو قلب منه نه تو چشمام. روزی که بابام ما را از شهر و دیار آواره کرد چون من دل به عشقی داده بودم که دستاش خالی بود که واسه آینده ام پول نداشت ولی نمی دونست آرزوهای من تو نگاه تو بود نه تو دستات. دارم به قولم عمل می کنم. هنوزم رو حرفم هستم یا تو یا مرگ. پامو از این اتاق بزارم بیرون دیگه مال تو نیستم دیگه تو را ندارم. نمی تونم ببینم بجای دستای گرم تو ، دستای یخ زده ی غریبه ایی تو دستام باشه. همین جا تمومش می کنم. واسه مردن دیگه از بابام اجازه نمی خوام. وای علی کاش بودی می دیدی رنگ قرمز خون با رنگ سفید لباس عروس چقدر بهم میان! عزیزم دیگه نای نوشتن ندارم. دلم برات خیلی تنگ شده. می خوام ببینمت. دستم می لرزه. طرح چشمات پیشه رومه. دستمو بگیر. منم باهات میام ….
پدر مریم نامه تو دستشه ، کمرش شکست ، بالای سر جنازه ی دختر قشنگش ایستاده و گریه می کنه. سرشو بر گردوند که به جمعیت بهت زده و داغدار پشت سرش بگه چه خاکی تو سرش شده که توی چهار چوب در یه قامت آشنا می بینه. آره پدر علی بود، اونم یه نامه تو دستشه، چشماش قرمزه، صورتش با اشک یکی شده بود. نگاه دو تا پدر تو هم گره خورد نگاهی که خیلی حرفها توش بود. هر دو سکوت کردند و بهم نگاه کردند سکوتی که فریاد دردهاشون بود. پدر علی هم اومده بود نامه ی پسرشو برسونه بدست مریم اومده بود که بگه پسرش به قولش عمل کرده ولی دیر رسیده بود. حالا همه چیز تمام شده بود و کتاب عشق علی و مریم بسته شده. حالا دیگه دو تا قلب نادم و پشیمون دو پدر مونده و اشکای سرد دو مادر و یه دل داغ دیده از یه داماد نگون بخت! مابقی هر چی مونده گذر زمانه و آینده

و باز هم اشتباهاتی که فرصتی واسه جبران پیدا نمی کنند…
[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:داستان عاشقانه,مطالب عاشقانه,وبلاگ عاشقانه, ] [ 10 AM ] [ مسعود ] [ ]


دوست دارم

                                         به نام دو کبوتر دل باخته ی عشق

سلام سلامی که از ابشارهای تواضع شروع میشودو به ریگزارهای دوستی میریزد.پس ای عزیز تر از جانم:

                                                                            عشق را دوست دارم:  نه در قفس

                                                                               بوسه را  دوست دارم: نه در هوس

                                                                                  تو     را   دوست دارم :تا اخرین نفس

 

نمی دانم تولد چیست؟                                           فقط میدانم اجبار است.

نمی دانم زندگی چیست؟                                       فقط میدانم بیهوده است.

نمی دانم عشق چیست؟                                      فقط میدانم انها زود گذرند.

نمیدانم محبت چیست؟                                          فقط میدانم در انسانها نیست.

*چه اشتباه قشنگی کردم که عاشق تو شدم*

                                                                         *خداکند من همیشه اشتباه کنم*

*اگر عاشق شدن یارب گناه است *

                                                                         *دل عاشق شکستن صد گناه است*

۱۰۰۰جمله ی عاشقان را پیش ۹۰۰ عاشق با ۸۰۰ معشوق در ۷۰۰ جا با ۶۰۰ زبان و ۵۰۰ بار ترجمه کرده و ۴۰۰ دیوان عاسق  ان ۳۰۰در۲۰۰ جا به ۱۰۰ زبان و ۹۰ معلم این ۸۰ جملات را یاد گرفته اند و به ۶۰دوست خود به ۵۰ زبان یاد دادند و ان ۴۰ نفر با ۳۰ بار شکوه و ۲۰ بار التماس ازان جمله عاشقان ۱۰ زبانش را به ۹ جا گرفتند یا در ۸ نفررا با ۷ ماشین به ۶ رنگ و ۵ سیلندر و با ۴ سرنشین با ۳ صندلی به ۲ جای بارانی بردم تا بگویم.

دوست دارممممم...

[ شنبه 20 خرداد 1391برچسب:دوست دارممممم,مطالب عاشقانه,وبلاگ عاشقانه, ] [ 9 PM ] [ مسعود ] [ ]


خرج دوست دارم ها

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا،
دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را …
این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی!
باید آدمش پیدا شود!
باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا،
از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!

[ شنبه 20 خرداد 1391برچسب:خرج دوست دارم ها,عاشقانه,مطالب عاشقانه,وبلاگ عاشقانه,دوست دارم, ] [ 9 PM ] [ مسعود ] [ ]


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد

Design

Design By : Lovelyrose